میخواهم ... ( تقدیم به آرین و تنهاییش )

زیبایی دوستی ، اعجاز شاملو ، لطافت فرهاد ، تلخی قهوه ، تنهایی کافه ، کثیفی سیگار ، لذت دعا ، بزرگی و زیبایی شهرم ، اعجاب جنس مخالف ، اضطراب شهوت ، عظمت کتب تاریخ ، دغدغه و لذت کار و .... همه اینها شناختم تا جای خالی  عشق را در زندگیم پر کنم  !!! اما همه اینها جای خالیش را نمایان تر کرده است ... 
میترسم ... اما خلعش دلتنگم کرده !
میترسم ... اما نبودش تنهایم کرده !
میترسم ... اما تلخیش شیرینم کرده !
میترسم ... اما ترس از کار شجاعم کرده !

تو را دیدم و ترسیدم ، کاوه را شنیدم و ترسیدم ! آزیش را دیدم و ترسیدم ،! تمام شمایان که در این راه به غم رسیدید را دیدم و ترسیدم ...
اما ...
آرش تصمیم گرفته است که عاشق شود چون مسیح عیسی عاشق بود .
آرش دوباره بازگشته است برای عاشق بودن ...
آرش دوباره متولد شده است ...
برایش دعا کنید .
 

نظرات 17 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 2 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 08:55 ب.ظ http://nana.blogsky.com

عاشقیم واسه خودش عالمی داره!

مانا جمعه 2 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 09:40 ب.ظ http://manali.blogsky.com

عزیزم...عزیزم... کمانگیر کوچک... بزرگ پر از مهر..... خوش آمده ای.... اشک میریزم... راه آمده ات را می شویم... مثل همیشه برایت در دعایم..... تلخی را می ستایم... ترس را... صدای گرمت را هم... و خدای زنده را.... آرش عزیز من! چه بزرگ شده ای! چه زیبا شده ای... چه دوست داشتنی تر... چه .... آخ آرش... قلبم نمی کشد....

پویا جمعه 2 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 09:43 ب.ظ http://rakhsh.blogsky.com

salam...rooh va ehsase latifi dari...be man ham sar bezan...ghorboonet

حامد شنبه 3 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 12:54 ق.ظ http://naslesabz.persianblog.com

سلام به ارش عزیز..............
می دانستم که باز می گردی...........مردد بودم اما چیزی می گفت باز می گردی.........
خوشحالم کردی .........خواندم که امده ای که عاشق باشی........ما هم در این راه همراهت و در کنارت.
خدای مسیح پشتیبان همه ما...........
راستی راستی خوشحالم..........
مبارک همه دوستانت..........

رضوان شنبه 3 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 03:09 ب.ظ http://rezvanf.persianblog.com

سلام . امیدوارم بعد از این تولد دوباره ُ به هر چی می خواد برسه . شاد باشید و پاینده ... .

دختر مهربون شنبه 3 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 07:11 ب.ظ http://2gether4ever.persianblog.com

سلام ارش جان ! با تمام عشقی که دارم برایت خوشحالم از اینکه این تصمیم زیبا و خوب را گرفتی درود بر تو ! و از اینکه دوباره به جمع ما امدی خیلی خوشحالم خیلی خیلی زیاد ! همیشه شاد و پیروز باشی و این رو بدون که هر چه از دنیا بخواهی به تو ارزانی خواهد شد .
یا حق !

راحله یکشنبه 4 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 08:08 ق.ظ http://nabzedarya.persianblog.com

سلام ... خوش آمدی ...

آقا طییب. یکشنبه 4 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 08:34 ق.ظ http://barooni.persianblog.com

سلام......به به.دمت گرم مشتی.خوب کردی.من که میدونستم میای که.خیلی خوشحال شدم.خییییییییییلی.تلخی بی خبر رفتنت از کلمون پرید داداشی.اصل حالت چطوره؟خوبی قناری من.بخدا اینقد حال کردم که الان نمیدونم چی بگم........میرم تا زود برگردم....اگه تو دلت واسه جیرینگ جیرینگ کفشای ما تنگ شده بود.ما ...ما..ما اصلا دلمون اینجا جا موند.منتظر بودیم.تا صدای ضربان عشقتو بشنویم.صدای نرم نفس زدنتو اینجا.ما خیلی انتظار کشیدیم.کاش همه انتظار کشیدنا اخرش اینجوری تموم شه داداشی.دیره اما سه شبانه روز حال و هوای ما هم همون جیرینگ جیرینگ طربه از شادی.از داداش دار شدن دوباره.و............دلخوشیم به این که از این به بعد بعضی وقتا یکی میاد نوشته هامونو میخونه و تو این همه بی کسی و دروغ و ریا و فتنه........با صدایی که خودش داره با صلابتش میکنه و محکم .میگه................منم!ارش.آرش کمانگیر.عشق است.

غریب الغربا دوشنبه 5 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 12:00 ق.ظ http://shameghariban.persianblog.com

خوش آمدید آقا...

آرش دوشنبه 5 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 02:11 ب.ظ http://arashazma.persianblog.com

آرش عزیزم سلام.مدتها بود نبودی و مدتها بود با قصور بهت سر نزده بودم.شرمنده ام و ممنونم که این بار هم باز تو اول اومدی پیشم.خوندن مطالبت که خبر از یه تحول شیرین و زیبا می داد.پس چه تنهایی؟اگر یک نفر تنها نباشد که فقط عاشق است و امثال من تنها هستند.به هر حال اومدی و با خوندن آثار قلمت کیف کردم.اگر هنوز فکر می کنی تنها هستی و احتیاج داری,من همیشه اینجام.تندرست و پیروز باشی.

هستی دوشنبه 5 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 02:21 ب.ظ http://hastim.persianblog.com

سلام ....جای خالی عشق را هیچ چیز پرنمیکند باید سرشار از عشق بود عشقی لایق عشقی که صعود کننده است عشق به پاکی و حقیقت به دوستی و صداقت عشق به خالق عشق ......

کیمیا سه‌شنبه 6 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 03:56 ق.ظ http://kija.blogsky.com

خوش امدی بسیار اتفاقی امدم اینجا موفق باشی

آقا طییب. چهارشنبه 7 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 12:22 ق.ظ http://barooni.persianblog.com

کجایی داداشی.؟خوب بیا دیگه.میخوای زجر کش کنی.نبودی میومدیم کامنتمونو میذاشتیم میرفتیم..........مخلص.

آرش پنج‌شنبه 8 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 11:47 ق.ظ http://arashazma.persianblog.com

سلام.نمی دونم هنوز هم احساس تنهایی می کنی یا نه؟امیدوارم خوب باشی.

ونوس پنج‌شنبه 8 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 07:43 ب.ظ http://adi-venus.persianblog.com

بازگشتی ... و بازگشتت چه خوش آب و رنگ بود ٬ درست مانند وجود خودت که در عین سادگی برایم زیبایی را و مهر را به ارمغان آورد ... این روزها همهء اینها کیمیا هستند و من چه آسان یکی را از دست دادم٬ چه بیخبر و حالا ... دوباره همانطور خودش بازگشت و من به شیرینی بازگشتش به همه قسمتی مهربانی هدیه میکنم :)
روزی که همراهت شدم هم تولدی دوباره داشتی و امروز هم ... و چه زیباست توانِ رسیدنِ دوباره به اول زمان با تمامِ زیباییهای که در آرزوهایت میپرورانی ...
برایت دعا میکنم که هر روز برایت تولدی دوباره باشد و هر روز عشقی زیباتر و پر مهرتر در انتظارت ...
آرش را به مهربانترینها و عاشقترینها میسپارم که آرش بماند ...

آقا طییب. جمعه 9 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 12:46 ق.ظ http://barooni.persianblog.com

داداشی...................................................بیا دیگه.غصمون رو فقط میخواستی اضاف کنی.فک کردی از یادمون رفتی اومدی زخمو تازه کنی.ما که همینجوری عادیش هر روز اینجا بودیم که.

اثشرثد۱.ظئح چهارشنبه 28 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 03:12 ق.ظ http://heaven.blog.pl

[خحهثقیخمثده :(‌ حخظیقخصهثدهش ظ حخمسنه!!! [ثشزث بقخئ []«ؤNی!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد